پایان نامه بررسی تئوری ظاهر و قلمرو آن در حقوق خصوصی ایران
نوشته شده توسط : admin

فصل اول رساله را به طرح کلیاتی درباره نظریه ظاهر اختصاص داده ایم.مباحث این فصل را به پنج  قسمت تقسیم کرده ایم: مبحث اول را به تعریف نظریه ظاهر، مبحث دوم را به قلمرو نظریه ظاهر در حقوق خصوصی ایران، مبحث سوم را به پیشینه تاریخی نظریه ظاهر، مبحث چهارم را به مبنای نظریه ظاهر و مبحث پنجم را به ارکان نظریه ظاهر اختصاص داده ایم.

در مبحث اول مباحثی از قبیل مفهوم نظریه ظاهر حقوق – واقعیت و ظاهر، تاثیر متقابل هست ها و بایدها مطرح و بررسی شده است.

در مبحث دوم قلمرو نظریه ظاهر در حقوق مدنی، حقوق تجارت و در فقه بررسی میشود.که در گفتار سوم (فقه) به تعریف مفهوم نظریه ظاهر در فقه امامیه و تمییز آن با واژه های مشابه، اقسام ظاهر در فقه امامیه را نیز بررسی کرده ایم.

در مبحث سوم پیشینه تاریخی نظریه ظاهر در حقوق فرانسه و حقوق رم را طرح و بررسی کرده ایم.

در مبحث چهارم مبنای نظریه ظاهر مبنای فلسفی و عقلی  و مبنای حقوقی را بررسی کرده ایم.

ودر مبحث پنجم به بررسی سه رکن نظریه ظاهر که شامل 1) وجود ظاهر متعارف قابل اعتماد 2) وقوع اعتماد دارنده به ظاهر 3) اراده ایجاد ظاهر قابل اعتماد  تقسیم می شود پرداخته ایم.

 

مبحث اول مفهوم نظریه ظاهر

اولین گام در هر تحقیق ارائه تعریف از مفاهیم اساسی تحقیق است؛ بویژه در مورد این پایان نامه این مهم اهمیت بیشتری دارد؛ چون اساساً یک نظریه غیر بومی است و در حقوق ایران از  سابقه تحقیق ادبیات روشنی برخوردار نیست. برای تبیین مفهوم ” نظریه ظاهر ” بررسی و جایگاه واقعیت و ظاهر در حقوق و تأثیر متقابل هست ها و باید ها ضروری است.

گفتار اول: حقوق، واقعيت و ظاهر

علوم مختلف به موضوع واقعيت مي پردازند و هر يك سعي در وصول و دستيابي به واقعيت دارند. واقعيت خواه تصورات باشند يا دنياي مادي بايد شناخته شود و بايد آن را براي اشخاص بيان كرد و بدين سان شناخت شناسي، فلسفه ي حقوق و فلسفه هنر را به يك مسير مشترك رهنمون مي سازد. در اين حالت، هدف بيان جايگاه ظاهر در هنر و يا بيان هنر به معناي ظاهر نيست.

در حقوق نيز، همانند فلسفه، تاريخ، ادبيات  واقعيت مطرح مي شود، ليكن عملكرد حقوق در برابر واقع ها خاص است . هدف حقوق كشف واقعيت و جوهر جهان مادي نيست، با وجود اين قواعد حقوقي از واقعيت اشيايي نشأت مي گيرد، هر رابطه وقاعده حقوقي مبتني بر هست ها ( واقعيت ها ) است. اشخاص متولد  مي شوند، رشد و ازدواج مي كنند و بچه هايي به دنيا مي آورند و مي ميرند. در اين مسير اشخاص اعمالی انجام مي دهند و اموالي مبادله مي كنند، در بيشتر اين اعمال حقوقي، به دليل اينكه اختلاف به وجود نمي آيد، حقوق دخالت واقعي ندارد و اگر اختلاف پيش بيايد، آنان مي توانند از ضمانت اجراهاي مادي حقوق استفاده نمايند. آنان از يك مجموعه حقوقي براي اقدام حتي براي بعد از مرگ خود بهره مي برند، پس بايد پذيرفت واقعيت ها و هست ها قبل از قاعده حقوقي وجود دارد و آن را متأثر مي سازد ، ليكن موضوع مهم شيوه ي برخورد حقوق با اين واقعيت ها ست.

حقوق به واقعيت ها مي پردازد و به صرف ظاهر بسنده نمي كند، حقوق و ظاهر دو امر متناقض به شمار مي روند و سازگاري آن دو بعيد به نظر مي رسد. در واقع حقوق علم واقعيت و اثبات است. به عبارت بهتر حقوق را مي توان ترجمان دايمي واقعيت دانست. در حاليكه ظاهر مفهومي كاملاً متناقض محسوب مي شود. ظهور در حقيقت، مفهومي جعلي، صوري و وضعيت فريبنده است كه آثاري متعارض با حقوق به وجود مي آورد. واژه ظاهر مفهومي برخلاف آنچه كه حقوق بازگو مي كند، بيان مي دارد. ظاهر آن چيز آشكار و نمايان است؛ مشاهده مي شود، آن را مي توان حس و لمس كرد. ظاهر ترجمان واقعيت است، ليكن امكان دارد با واقعيت منطبق نباشد و آن چه در حقوق اهميت دارد واقعيت است نه ظاهر محتمل.

در برخي موارد، واقعيت آشكار است. مخفي و پنهان نيست و به دنبال شناخت آن نيستيم. اوضاع ظاهري، آن را نمايان مي سازد و بر آن دلالت دارد. در اين فرض ظاهر با واقعيت انطباق مي نمايد. دادرس، كارشناس و تمام اشخاص مي توانند به واقعيت دست يابند و تصميم آنان بر مبناي همين ظاهر منطبق با واقعيت شكل مي گيرد. به عنوان مثال رابطه نسب كودك با والدين خود از ظاهر ناشي از اماره فراش نشأت مي گيرد. اين ظاهر با واقعيت انطباق دارد و اشخاص بدون تحقيق ديگر مي توانند به آن اعتماد كنند؛ زيرا ظاهر ترجمان وضع واقعي است؛ ليكن اگر ظاهر با واقعيت منطبق نباشد چه بايد كرد؟ آيا اشخاص بايد از اين واقعيت ظاهري بپرهيزند و براي دستيابي به واقعيت درست، در وراي وضع ظاهري به جستجو بپردازند؟ پاسخ به آن رابطه و وابستگي حقوق با واقعيت و ظاهر را نمايان مي سازد. بديهي است نمي توان همانند دانشمند يا مورخ، كشف واقعيت دنياي مادي را هدف نهايي حقوقدان دانست. موارد بسياري را مي توان ذكر كرد كه حقوق در مقابل واقعيت و بر خلاف آن عمل مي كند، واقعيت و هست ها اهميت زيادي دارد، ليكن نبايد از نقش سازنده حقوق چشم پوشيد، حقوق مي تواند به هست ها جايگاه مناسب و اثر حقوقي مهمي اختصاص دهد. هست ها، وضعيت هاي عملي موجود در جامعه هستند كه در ظاهر بر امر معيني دلالت مي نمايد؛ به عنوان مثال تصرف بر مبناي غلبه يا طبيعت ذاتي خود، دليل مالكيت است و در وراي قشر ظاهري تصرف در واقع حق است كه مشاهده مي شود. در عيب ظاهري مبيع، خريدار حق فسخ ندارد. بر مبناي طبيعت عادي امور و ظاهر مي توان مدعي را از مدعي عليه تمييز داد.

ظاهر و وضع عادي امور دليل اثبات است و شوهر به استناد آن  مي تواند ادعاي تأمين نفقه را مطرح نمايد. حقوق و تعهدات سند تجاري از صورت و ظاهر آن نشأت مي گيرد و اينها مصاديقي از تأثير وضعيهاي عملي و ظاهر در حقوق و روابط حقوقي است. ظاهر اهميت و كاربردي فراوان در حقوق دارد، ليكن تا وقتي اهميت دارد كه واقعيت احراز نشود. اثبات واقعيت، ظاهر و اعتماد به آن را بي اثر مي سازد، ليكن پرسش مهم اين است آيا مي توان از اعتماد بر ظاهر حتي با اثبات خلاف آن حمايت كرد؟ به عنوان مثال شخصی با اعتماد به تصرف فروشنده و قرائن و اوضاع و احوال موجود و با تصرف مشروع وي، مال را مي خرد، ليكن پس از بيع عدم مالكيت و اختيار فروشنده اثبات مي شود، آيا مي توان از خريدار، كه با اعتماد بر ظاهر عمل حقوقی انجام داده،حمايت كرد و تصور مشروع او را محترم شمرد و وي را همچنان مالك بدانيم؟ آيا ظاهر توان رفع عيب ناشي از فقدان حق يا اختيار را دارد؟ در اين فرض بايد از اعتماد بر ظاهر حمايت كرد يا حقوق مالك واقعي را مقدم شمرد؟

گفتار دوم – تأثير متقابل هست ها و بايد ها

انسان براي دستيابي به واقعيت تلاش مي كند،ليكن اين تلاش برخي اوقات بي ثمر است؛ زيرا مه غليظي در مقابل ديدگاه وي قرار دارد، انسان ابزار كافي براي شناخت حقيقت ندارد.ضعف هاي بسياري وجود دارد، جعل و دروغ رنگ واقعيت به خود مي گيرد. عقل به عنوان ابزار آگاه گمراه مي شود و حواس در اين گمراهي شريك و سبب اصلي به شمار مي رود. سراب واقعيت پنداشته مي شود و پس از مدتي فريبندگي آن آشكار مي شود. بنابراين اشخاص در زندگي روزمره خود توانايي لازم براي آگاهي از واقعيت را ندارند و در روابط حقوقي اين آگاهي كمتر مي شود، زيرا از يك سوي ابزار كافي براي شناخت وضع واقعي وجود ندارد و از سوي ديگر الزام اشخاص به كشف واقعيت معاملات، گردش ثروت و تأمين اعتبار را با مانع بزرگي روبرو مي سازد، روابط حقوقی دچار هرج و مرج مي شود و از اشخاص از ترس اينكه بر خلاف واقعيت اقدام كنند، جرأت معامله را از دست مي دهند. بنابراين بايد وضعيت عملي و ظاهري به عنوان وضعيت واقعي پذيرفته شود وضعيت ظاهري همانند وضعيت واقعي فرض مي گردد. و ظاهر متعارف حق در رابطه با اشخاص ثالث، همان آثار واقعي حق را به وجود مي آورد و دليل آن جلوگيري از هرج و مرج در روابط حقوقي است: ” لم يجز لم يقم للمسلمين سوقا”. ليكن به نظر مي رسد توصيه به عمل بر ظاهر و روا دانستن آن، حمايت كاملي را مي طلبد و رها كردن شخص بعد از عمل به ظاهر و اثبات خلاف آن، نوعي نقض غرض محسوب مي شود.

بين بايد ها (حقوق ) و هست ها ( واقعيت ها ) رابطه ي دو جانبه وجود دارد. بايد ها ( قواعد حقوقي) بر رفتارهاي اشخاص حكومت مي كند و بدينوسيله واقعيت ها و وضعيت هاي عملي را جهت مي دهد، آنها را هدايت و بر آن نظارت مي كند. از طرف ديگر واقعيت هاي عملي در جامعه، خارج از چهارچوب قواعد حقوقي و حتي برخلاف آن به وجود مي آيد و براي اينكه خود را به ساختار حقوقي جامعه تحميل كند و به رسيمت شناخته شود، فشار زيادي وارد مي آورد؛ به همين دليل حقوق به رسوم اجتماعي توجه مي كند و به پديده هاي اجتماعي تن مي دهد و بدين سان هست ها بر بايد ها غلبه مي يابند و آن را تغيير مي دهند. اين تمايل نوعي واقع گرايي است كه به كار كرد مطلوب حقوق، انسجام آن و تحقق عدالت كمك مي كند.

حقوق هست ها را به رسميت مي شناسدو يا آن را انكار مي كند. اگر آن را بپذيرد و آثار حقوقي براي آن وضع نمايد، از نظر حقوقي، آن واقعيت وجود دارد، ليكن اگر آن را طرد كند، گويي به هيچ وجه وجود نداشته است. حقوق در برخي موارد مجبور به پذيرفتن هست ها و وضعيت هاي عملي مي شود، در غير اينصورت، حقوق در تقابل با جامعه قرار مي گيرد؛ به عنوان مثال تبعيض نژادي و برتري رنگ پوستها وجود داشت و حقوق تمايز و الزام هايي را در نظر گرفته بود. واقعيت ها در جامعه به وجود آمد كه اين تبعيض از بين برود. حقوق مي توانست اين هست ها را ناديده بگيرد، بهاي آن در خطر افتادن كاركرد مطلوب حقوق و انسجام آن است؛ زيرا حقوق نمي تواند در حد زيادي در برابر فشارهاي موجود مقاومت كند و به ناچار براي حفظ كارآيي، هست ها را به رسميت مي شناسد.

دانلود متن کامل پایان نامه فوق در این لینک از سایت ارشدها





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 526
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 27 تير 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: